منتظران فرهیخته

قال رسول الله (ص): بهترین کار امت من انتظار فرج است.

منتظران فرهیخته

قال رسول الله (ص): بهترین کار امت من انتظار فرج است.

منتظران فرهیخته

این وبلاگ،ان شاء الله اطلاعات تمامی منتظران حضرت مهدی موعود(عج) را به کمک شما دوستان عزیز در مورد چگونگی انتظار فرج و استوار ماندن ایمان در دوره ما ارائه می دهد.
اللهم عجل لولیک الفرج:
الهی آمین

حضرت عیسی و یاری امام عصر(علیه السلام)

جمعه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۳، ۰۴:۱۴ ب.ظ

جایگاه حضرت عیسی(علیه السلام) در قرآن و پس از آن در احادیث نبوی و روایات معصومین(علیهم السلام) جایگاهی یگانه دارد (1) و موضوع بازگشت عیسی(علیه السلام) در آخرالزمان در برخی از منابع روایی تحت عنوان «أَشْرَاطِ السَّاعَة» گنجانده شده است؛ یعنی یکی از علائم یا نشانه‌های فرا رسیدن «ساعة» یا قیامت، نزول عیسی(علیه السلام) از آسمان است که با نشانه‌های دیگری همچون ظهور مهدی(عج) و خروج دجال همراه است.(2)


قرآن گرچه باور تاریخی یهودی- مسیحی مربوط به مصلوب شدن عیسی(علیه السلام) را رد می‌کند، اما اعتقاد مسیحیان به عروج عیسی به آسمان را تأیید می‌نماید. به باور مسیحیان عیسی(علیه السلام) در روز سوم پس از مصلوب شدن از مرگ برخواست و به سوی آسمان بالا رفت.(3) پس از آن انتظار جماعت اولیه مسیحی آن بود که او به مثابه‌ی «پسر انسان» از آسمان بر روی ابرها به زمین باز گردد و پادشاهی موعود خداوند را برقرار سازد. (4)

قرآن کریم بنا بر فهم بسیاری از مفسّران، به بازگشت یا «نزول عیسی» در مواردی اشاره دارد. به عقیده بسیاری از مفسران آیه‌ی: «و او [مسیح‏] سبب آگاهى بر روز قیامت است. (زیرا نزول عیسى گواه نزدیکى رستاخیز است) هرگز در آن تردید نکنید…» (5) ،اشاره به همین معنا دارد. (6)

باور به نزول عیسی(علیه السلام) در آخرالزمان به ادعای بسیاری از محدّثان مسلمان، باوری غیر اختلافی میان فرقه‌های مسلمان و مبتنی بر احادیث و روایات متواتر است. جلال الدین سیوطی از قول محمد سجزی می‌نویسد: «اخبار مربوط به آمدن مهدی …. این‌که عیسی با او خروج می‌کند و … به تواتر رسیده است». (7)

در سخنان پیامبر(صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین (علیهم السّلام) پیرامون انقلاب جهانی حضرت مهدی (علیه السلام) ارتباط و همکاری " مهدی" و " عیسی" به روشنی بیان شده و در بین مسلمانان رواج یافته است.

پیش از تحریف حقایق، در انجیل واقعی حضرت عیسی بن مریم (علیهاالسّلام) مطالبی درباره ی دین اسلام و قرآن و بعث پیامبر (صلی الله علیه و آله) و ترفیع سماوی و هبوط در آخر الزمان و کمک امت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و نماز گزاردن با آنان وجود داشته است.

 

دیدگاه مسلمانان پیرامون آمدن عیسى(علیه السلام) از آسمان و یارى امام مهدى(علیه السلام)

مسلمانان اتفاق نظر دارند که پیامبر خدا، عیسى(علیه السلام)، در آخر الزمان، از آسمان به زمین مى آید. خدا مى فرماید: «همه اهل کتاب، پیش از مرگ مسیح، به او ایمان مى آورند و روز قیامت بر آنها گواه خواهد بود.»(نساء/159) همچنین مى فرماید: «مسیح سبب آگاهى بر روز قیامت است ( زیرا نزول وى گواه نزدیکى رستاخیز است ). هرگز در آن تردید نکنید و از خدا پیروى کنید که این راه مستقیم است » ( زخرف / 61)

حکمت عروج مسیح به آسمان این است که خدا وى را براى مرحله حساسى از تاریخ و براى مأموریت مهمّى ذخیره کرده است ، پیروان وى بزرگ ترین نیروى جهان در آخر الزمان خواهند بود و همچنین بزرگ ترین مانع براى رسیدن نور هدایت به ملت ها و برپایى دولت جهانى عدل الهى

یعنى مسیح(علیه السلام) از نشانه هاى قیامت است و همه اهل کتاب ، مسیحى و یهودى، به او ایمان مى آورند; و ایمان آنها زمانى است که خدا وى را به دنیا مى فرستد و مسیح و آیات و نشانه هاى خدا را مى بینند.

امام باقر(علیه السلام) فرمود: « عیسى(علیه السلام) پیش از روز قیامت، از آسمان به زمین نزول مى کند و یهودیان و مسیحیان پیش از مرگش، به او ایمان مى آورند. وى پشت سر مهدى نماز مى خواند. » (بحارالانوار 14/530 )

حکمت عروج مسیح به آسمان این است که خدا وى را براى مرحله حساسى از تاریخ و براى مأموریت مهمّى ذخیره کرده است، پیروان وى بزرگ ترین نیروى جهان در آخر الزمان خواهند بود و همچنین بزرگ ترین مانع براى رسیدن نور هدایت به ملت ها و برپایى دولت جهانى عدل الهى.

از این رو طبیعى است که مسیح(علیه السلام) در سرزمین هاى آنان فرو بیاید و جهان مسیحیت ، که پدیده هاى جاهلانه و عوامانه آن را فرا گرفته، آمدن حضرت را موجب یارى خود در برابر ظهور مهدى(علیه السلام) و مسلمانان بدانند . طبیعى است که مسیح(علیه السلام) از کشورهاى مختلف مسیحى بازدید مى کند ; خدا انواع معجزات را به دست او ظاهر مى سازد و تعداد بسیارى به دست ایشان هدایت مى شوند.

نخستین ثمره نزول حضرت عیسى، کاهش دشمنى غربى ها با اسلام و مهدى(علیه السلام) و برقرارى پیمان صلح و آشتى بین دولت هاى غرب و امام مهدى(علیه السلام)است.

بعید نیست که نماز خواندن عیسى(علیه السلام) پشت سر مهدى(علیه السلام) چند سال پس از نزول یعنى زمانى باشد که دولت هاى غربى پیمان صلح را شکسته و لشکریان خود را براى جنگ با مهدى(علیه السلام) بسیج کنند. در این هنگام است که مسیح(علیه السلام) موضع روشن خود را در جانبدارى از امام مهدى(علیه السلام) آشکار مى کند و به او اقتدا مى کند.

اما معقول آن است که شکستن صلیب ها و کشتن خوک ها که منابع سنى آن را روایت کرده اند، پس از شکست غربى ها در نبرد با امام بوده و بعد از آن است که امام و مسیح(علیهماالسلام) وارد مراکز کشورهاى مسیحى شوند و ملت ها با تکبیر و هلهله از او استقبال کنند.

خداوند مى فرماید: « فرشتگان گفتند: اى مریم! خدا تو را به کلمه اى ( وجود با عظمتى ) بشارت مى دهد که نامش مسیح، عیسى پسر مریم، است. در این جهان و جهان دیگر، صاحب شخصیت و از مقربان الهى خواهد بود. در گهواره و در حالت کهولت با مردم سخن مى گوید و از شایستگان است.» (آل عمران /45 ـ 46)

معنى «در گهواره با مردم سخن مى گوید» همان سخن گفتن هنگام ولادت است اما «در کهولت» یعنى وقتى از آسمان فرود آید، چون در سى و سه سالگى و پیش از کهولت ، به آسمان برده شد. ابن عباس مى گوید: سى ساله بود ( بغوى 2/77 ). کهولت، چنان که لغت شناسان گفته اند ، از وقتى است که خطوط پیرى آشکار شود. راغب  مى گوید: کهولت یعنى وقتى سفیدى پیرى با سیاهى مو آمیخته شود...

نخستین ثمره نزول حضرت عیسى، کاهش دشمنى غربى ها با اسلام و مهدى(علیه السلام) و برقرارى پیمان صلح و آشتى بین دولت هاى غرب و امام مهدى(علیه السلام)است

در مجمع البیان  آمده است: کهولت یعنى پس از نزول عیسى(علیه السلام) از آسمان ، براى کشتن دجال . حضرت در سى و سه سالگى به آسمان برده شد که پیش از کهولت بود. این گفته به نقل از زید بن اسلم است . طبرى در تفسیرش  مى گوید: کسانى که مى گویند عیسى(علیه السلام) در گهواره و کهولت با مردم سخن مى گوید ، مقصودشان پیش از رفتن به آسمان است اما برخى گفته اند : کهولت یعنى وقتى دوباره ظاهر شود و با مردم سخن بگوید.

وى نام معتقدان به این نظریه را مى بَرَد، بعد از « ابن زید » آن را نقل مى کند. ثعلبى در تفسیرش  و فخر رازى، این نظریه را منتسب به « حسن بن فضل بجلى » مى دانند، و بغوى  مى گوید: از حسین بن فضل پرسیدند: مطلبى درباره نزول عیسى(علیه السلام) در قرآن هست ؟ گفت: آرى، آن جا که خدا فرمود: « وکَهْلا; در کهولت با مردم سخن خواهد گفت» ( آل عمران /46 ) او در دنیا به سن کهولت نرسید، پس معنایش این است که پس از نزول از آسمان به کهولت مى رسد.

بنابراین نظر کسانى که گفته اند « سخن گفتن حضرت در کهولت، پیش از آن بود که به آسمان برده شود » ضعیف است، مانند بیضاوى  و زرکشى وسیوطى در در المنثور  گرچه وى در جای به نقل از ابن عباس مى نویسد: آیه «إن تعذّبهم فإنهم عبادک; عیسى بن خدا گفت: اگر مردم را عذاب کنى، بندگان تواند» (مائده /118).

یعنى مسیح مى گوید: بندگانت به سبب گفتن «عیسى خداست» سزاوار عذابند اما اگر آنها را ببخشى و عذابشان نکنى ; آنها هم دیگر این سخن را نمى گویند، بلکه تو را به یکتایى خوانده، و پذیرفته اند که من بنده توام; اگر اینان را چون از سخن کفر آمیز خود دست برداشته اند ببخشى، توانا و حکیمى . ر.ک : التصریح فی نزول المسیح / کشمیرى / 292 .

 

پی نوشت ها:

1.       [ر.ک: آژیر، اسد الله، «جایگاه عیسی(علیه السلام) در آخر الزمان باوری و منجی باوری مسلمانان»، فصلنامه علمی- ترویجی دانشگاه قم، سال ششم، شماره دوم و سوم.]

2.       [ دیلمى، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلى الصواب، ج 1، ص 66، الشریف الرضی، قم، چاپ اول، 1412ق.]

3.       [مرقس، 16/9 و لوقا، 24/51,]

4.       [اول تسالونیکیان؛ 17/4-15؛ مرقس1/9,]

5.       [ «وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها»؛ زخرف، 61]

6.       .[ طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج 9، ص 82، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش؛ نیشابورى، محمود بن ابو الحسن، إیجازالبیان عن معانی القرآن، ج 2، ص 739، دار الغرب الاسلامى، بیروت، چاپ اول، 1415ق؛ بیضاوى، عبدالله بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، تحقیق: المرعشلی، محمد عبد الرحمن، ج 5، ص 94، دار احیاء التراث العربى، بیروت، چاپ اول، 1418ق؛ مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 21، ص 100، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.]

7.       [ سیوطی، جلال الدین، العرف الوردی فی اخبار المهدی، ص 176، المجمع العالمى للتقریب بین المذاهب الإسلامیة المعاونیة الثقافیة، مرکز التحقیقات و الدراسات العلمیة،  تهران، چاپ اول، 1427ق.]

 

جایگاه حضرت عیسی(علیه السلام) در قرآن و پس از آن در احادیث نبوی و روایات معصومین(علیهم السلام) جایگاهی یگانه دارد (1) و موضوع بازگشت عیسی(علیه السلام) در آخرالزمان در برخی از منابع روایی تحت عنوان «أَشْرَاطِ السَّاعَة» گنجانده شده است؛ یعنی یکی از علائم یا نشانه‌های فرا رسیدن «ساعة» یا قیامت، نزول عیسی(علیه السلام) از آسمان است که با نشانه‌های دیگری همچون ظهور مهدی(عج) و خروج دجال همراه است.(2)


قرآن گرچه باور تاریخی یهودی- مسیحی مربوط به مصلوب شدن عیسی(علیه السلام) را رد می‌کند، اما اعتقاد مسیحیان به عروج عیسی به آسمان را تأیید می‌نماید. به باور مسیحیان عیسی(علیه السلام) در روز سوم پس از مصلوب شدن از مرگ برخواست و به سوی آسمان بالا رفت.(3) پس از آن انتظار جماعت اولیه مسیحی آن بود که او به مثابه‌ی «پسر انسان» از آسمان بر روی ابرها به زمین باز گردد و پادشاهی موعود خداوند را برقرار سازد. (4)

قرآن کریم بنا بر فهم بسیاری از مفسّران، به بازگشت یا «نزول عیسی» در مواردی اشاره دارد. به عقیده بسیاری از مفسران آیه‌ی: «و او [مسیح‏] سبب آگاهى بر روز قیامت است. (زیرا نزول عیسى گواه نزدیکى رستاخیز است) هرگز در آن تردید نکنید…» (5) ،اشاره به همین معنا دارد. (6)

باور به نزول عیسی(علیه السلام) در آخرالزمان به ادعای بسیاری از محدّثان مسلمان، باوری غیر اختلافی میان فرقه‌های مسلمان و مبتنی بر احادیث و روایات متواتر است. جلال الدین سیوطی از قول محمد سجزی می‌نویسد: «اخبار مربوط به آمدن مهدی …. این‌که عیسی با او خروج می‌کند و … به تواتر رسیده است». (7)

در سخنان پیامبر(صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین (علیهم السّلام) پیرامون انقلاب جهانی حضرت مهدی (علیه السلام) ارتباط و همکاری " مهدی" و " عیسی" به روشنی بیان شده و در بین مسلمانان رواج یافته است.

پیش از تحریف حقایق، در انجیل واقعی حضرت عیسی بن مریم (علیهاالسّلام) مطالبی درباره ی دین اسلام و قرآن و بعث پیامبر (صلی الله علیه و آله) و ترفیع سماوی و هبوط در آخر الزمان و کمک امت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و نماز گزاردن با آنان وجود داشته است.

 

دیدگاه مسلمانان پیرامون آمدن عیسى(علیه السلام) از آسمان و یارى امام مهدى(علیه السلام)

مسلمانان اتفاق نظر دارند که پیامبر خدا، عیسى(علیه السلام)، در آخر الزمان، از آسمان به زمین مى آید. خدا مى فرماید: «همه اهل کتاب، پیش از مرگ مسیح، به او ایمان مى آورند و روز قیامت بر آنها گواه خواهد بود.»(نساء/159) همچنین مى فرماید: «مسیح سبب آگاهى بر روز قیامت است ( زیرا نزول وى گواه نزدیکى رستاخیز است ). هرگز در آن تردید نکنید و از خدا پیروى کنید که این راه مستقیم است » ( زخرف / 61)

حکمت عروج مسیح به آسمان این است که خدا وى را براى مرحله حساسى از تاریخ و براى مأموریت مهمّى ذخیره کرده است ، پیروان وى بزرگ ترین نیروى جهان در آخر الزمان خواهند بود و همچنین بزرگ ترین مانع براى رسیدن نور هدایت به ملت ها و برپایى دولت جهانى عدل الهى

یعنى مسیح(علیه السلام) از نشانه هاى قیامت است و همه اهل کتاب ، مسیحى و یهودى، به او ایمان مى آورند; و ایمان آنها زمانى است که خدا وى را به دنیا مى فرستد و مسیح و آیات و نشانه هاى خدا را مى بینند.

امام باقر(علیه السلام) فرمود: « عیسى(علیه السلام) پیش از روز قیامت، از آسمان به زمین نزول مى کند و یهودیان و مسیحیان پیش از مرگش، به او ایمان مى آورند. وى پشت سر مهدى نماز مى خواند. » (بحارالانوار 14/530 )

حکمت عروج مسیح به آسمان این است که خدا وى را براى مرحله حساسى از تاریخ و براى مأموریت مهمّى ذخیره کرده است، پیروان وى بزرگ ترین نیروى جهان در آخر الزمان خواهند بود و همچنین بزرگ ترین مانع براى رسیدن نور هدایت به ملت ها و برپایى دولت جهانى عدل الهى.

از این رو طبیعى است که مسیح(علیه السلام) در سرزمین هاى آنان فرو بیاید و جهان مسیحیت ، که پدیده هاى جاهلانه و عوامانه آن را فرا گرفته، آمدن حضرت را موجب یارى خود در برابر ظهور مهدى(علیه السلام) و مسلمانان بدانند . طبیعى است که مسیح(علیه السلام) از کشورهاى مختلف مسیحى بازدید مى کند ; خدا انواع معجزات را به دست او ظاهر مى سازد و تعداد بسیارى به دست ایشان هدایت مى شوند.

نخستین ثمره نزول حضرت عیسى، کاهش دشمنى غربى ها با اسلام و مهدى(علیه السلام) و برقرارى پیمان صلح و آشتى بین دولت هاى غرب و امام مهدى(علیه السلام)است.

بعید نیست که نماز خواندن عیسى(علیه السلام) پشت سر مهدى(علیه السلام) چند سال پس از نزول یعنى زمانى باشد که دولت هاى غربى پیمان صلح را شکسته و لشکریان خود را براى جنگ با مهدى(علیه السلام) بسیج کنند. در این هنگام است که مسیح(علیه السلام) موضع روشن خود را در جانبدارى از امام مهدى(علیه السلام) آشکار مى کند و به او اقتدا مى کند.

اما معقول آن است که شکستن صلیب ها و کشتن خوک ها که منابع سنى آن را روایت کرده اند، پس از شکست غربى ها در نبرد با امام بوده و بعد از آن است که امام و مسیح(علیهماالسلام) وارد مراکز کشورهاى مسیحى شوند و ملت ها با تکبیر و هلهله از او استقبال کنند.

خداوند مى فرماید: « فرشتگان گفتند: اى مریم! خدا تو را به کلمه اى ( وجود با عظمتى ) بشارت مى دهد که نامش مسیح، عیسى پسر مریم، است. در این جهان و جهان دیگر، صاحب شخصیت و از مقربان الهى خواهد بود. در گهواره و در حالت کهولت با مردم سخن مى گوید و از شایستگان است.» (آل عمران /45 ـ 46)

معنى «در گهواره با مردم سخن مى گوید» همان سخن گفتن هنگام ولادت است اما «در کهولت» یعنى وقتى از آسمان فرود آید، چون در سى و سه سالگى و پیش از کهولت ، به آسمان برده شد. ابن عباس مى گوید: سى ساله بود ( بغوى 2/77 ). کهولت، چنان که لغت شناسان گفته اند ، از وقتى است که خطوط پیرى آشکار شود. راغب  مى گوید: کهولت یعنى وقتى سفیدى پیرى با سیاهى مو آمیخته شود...

نخستین ثمره نزول حضرت عیسى، کاهش دشمنى غربى ها با اسلام و مهدى(علیه السلام) و برقرارى پیمان صلح و آشتى بین دولت هاى غرب و امام مهدى(علیه السلام)است

در مجمع البیان  آمده است: کهولت یعنى پس از نزول عیسى(علیه السلام) از آسمان ، براى کشتن دجال . حضرت در سى و سه سالگى به آسمان برده شد که پیش از کهولت بود. این گفته به نقل از زید بن اسلم است . طبرى در تفسیرش  مى گوید: کسانى که مى گویند عیسى(علیه السلام) در گهواره و کهولت با مردم سخن مى گوید ، مقصودشان پیش از رفتن به آسمان است اما برخى گفته اند : کهولت یعنى وقتى دوباره ظاهر شود و با مردم سخن بگوید.

وى نام معتقدان به این نظریه را مى بَرَد، بعد از « ابن زید » آن را نقل مى کند. ثعلبى در تفسیرش  و فخر رازى، این نظریه را منتسب به « حسن بن فضل بجلى » مى دانند، و بغوى  مى گوید: از حسین بن فضل پرسیدند: مطلبى درباره نزول عیسى(علیه السلام) در قرآن هست ؟ گفت: آرى، آن جا که خدا فرمود: « وکَهْلا; در کهولت با مردم سخن خواهد گفت» ( آل عمران /46 ) او در دنیا به سن کهولت نرسید، پس معنایش این است که پس از نزول از آسمان به کهولت مى رسد.

بنابراین نظر کسانى که گفته اند « سخن گفتن حضرت در کهولت، پیش از آن بود که به آسمان برده شود » ضعیف است، مانند بیضاوى  و زرکشى وسیوطى در در المنثور  گرچه وى در جای به نقل از ابن عباس مى نویسد: آیه «إن تعذّبهم فإنهم عبادک; عیسى بن خدا گفت: اگر مردم را عذاب کنى، بندگان تواند» (مائده /118).

یعنى مسیح مى گوید: بندگانت به سبب گفتن «عیسى خداست» سزاوار عذابند اما اگر آنها را ببخشى و عذابشان نکنى ; آنها هم دیگر این سخن را نمى گویند، بلکه تو را به یکتایى خوانده، و پذیرفته اند که من بنده توام; اگر اینان را چون از سخن کفر آمیز خود دست برداشته اند ببخشى، توانا و حکیمى . ر.ک : التصریح فی نزول المسیح / کشمیرى / 292 .

 

پی نوشت ها:

1.       [ر.ک: آژیر، اسد الله، «جایگاه عیسی(علیه السلام) در آخر الزمان باوری و منجی باوری مسلمانان»، فصلنامه علمی- ترویجی دانشگاه قم، سال ششم، شماره دوم و سوم.]

2.       [ دیلمى، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلى الصواب، ج 1، ص 66، الشریف الرضی، قم، چاپ اول، 1412ق.]

3.       [مرقس، 16/9 و لوقا، 24/51,]

4.       [اول تسالونیکیان؛ 17/4-15؛ مرقس1/9,]

5.       [ «وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها»؛ زخرف، 61]

6.       .[ طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج 9، ص 82، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش؛ نیشابورى، محمود بن ابو الحسن، إیجازالبیان عن معانی القرآن، ج 2، ص 739، دار الغرب الاسلامى، بیروت، چاپ اول، 1415ق؛ بیضاوى، عبدالله بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، تحقیق: المرعشلی، محمد عبد الرحمن، ج 5، ص 94، دار احیاء التراث العربى، بیروت، چاپ اول، 1418ق؛ مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 21، ص 100، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.]

7.       [ سیوطی، جلال الدین، العرف الوردی فی اخبار المهدی، ص 176، المجمع العالمى للتقریب بین المذاهب الإسلامیة المعاونیة الثقافیة، مرکز التحقیقات و الدراسات العلمیة،  تهران، چاپ اول، 1427ق.]

 

  • بهنام بالغی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی